ماهد اندیشه

محملی برای نشر اندیشه

ماهد اندیشه

محملی برای نشر اندیشه

ماهد اندیشه

فارغ التحصیل علوم قرآن هستم.
امیدوارم با درج نگاشته هایم، فرصتی برای نقد و ارزیابی آنها توسط یاران صاحب فکر فراهم شود. باشد که در بسط و اصلاح اندیشه ها، سودمند آید. هادی رحیم زاده

نگاهی به تعریف معجزه

پنجشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۴، ۰۵:۵۳ ب.ظ

خارق العاده بودن معجزه

خارق العاده یعنی اینکه اعجاز فعل عادی نیست، بلکه امری برخلاف جریان طبیعی عام و خارق العادت و خارج از توان متعارف بشر است. خرق در اصطلاح به معنی شکافتن است و خرق عادت یعنی شکافتن و تغییر عادت همیشگی و معمول، در همین راستا مدعیان خارق العاده بودن می­گویند معجزه­ای که به عنوان سند و شاهد صدق دعوی نبوت انجام می­گیرد باید نشانه ای از «ماورای الطبیعه» باشد، یعنی کاری انجام گیرد که طبیعت این جهان از عهده انجام آن عاجز باشد.

با این وصف اگر عادت معمول آتش بر سوزاندن باشد پس با بَرد و سلام شدن آن بر ابراهیم نبی(ع)، منشایی ماورایی و غیبی موجب برهم خوردن عادت طبیعی آتش شده­ چه آنکه به ظاهر تمامی علل کاملی که منجر به وقوع سوزاندن می­شود در آنجا حضور داشت ولی خداوند با قدرت خویش آن را کنار زد و خرق نمود تا شاهدی بر صدق ادعای نبی­اش ارائه کند.

نتیجه ای که از این نگرش برمی­آید این است که معجزات و خوارق العادات بر اساس قوانین طبیعی به وجود نمی آیند، بلکه به معنی نقض و ایجاد استثنا در قوانین طبیعی تلقی می شود و نوعی استثنا در قوانین طبیعی می باشند; مانند: سرد شدن آتش بر حضرت ابراهیم(علیه السلام)، تولد حضرت عیسی(علیه السلام)بدون وجود پدر، سخن گفتن حضرت عیسی در گهواره و...

حال آنکه این تعابیر کاملا مخالف تفکر اِبای الهی از انجام امور مگر از طریق اسباب و علل می­باشد. ضمن اینکه عاداتی که خداوند ایجاد کرده به هیچ وجه قابل خرق و تغییر نیست و نقض قانون علیت موجب نقض بسیاری از بدیهیات و تثبیتات در عالم می شود. به نظر آنچه موجب بروز چنین معنایی می شود توجه به چند نکته است:

اول؛ بین پذیرفتن اصل علیت و پذیرفتن علت های خاص فرق است. در عالم هستی موجوداتی هستند نیازمند به موجود دیگر که بدون تحقق آن، به وجود نمی­آیند; این قاعده بدیهی و قابل تشکیک نیست; اما معلول­های خاصی وجود دارند که نیاز به علت­های خاص دارند. قانون فلسفی می­گوید: معلول علت می­خواهد و برای آن اوصاف کلی بیان می­کند نه یک علت خاص برای معلول خاص. این وظیفه­ی علم است که با تجربه­ی دقیق، علت­ها را بشناسد. مثلا یکی از وجوه علتهای سوزاندن آتش یا بریدن چاقو ، ایجاد اثر سوزاند و بریدن توسط خداوند در آن شی است و بدون آن سلسله علل منتهی به نتیجه حاصل نمی شود و حذف این علت تامه موجب عدم بروز معلول می شود.

دوم؛ توجه به معنی خارق العاده از حیث «بیرون از شعاع تأثیرات طبیعی مألوف» بودن آن یعنی از آنجا که قانون علیت، طبیعی و خدشه بردار نیست پس تنها علت بوجود آمدن معجزه، غیر متعارف بودن آن است ولی برای بشریت امکان شناخت بر اساس موازین طبیعی هرگز میسر نیست وگرنه هیچ پدیده­ای در صحنه هستی بدون علت متناسب خود امکان وجود ندارد. عدم دسترسی ما به علت­ها، دلیل بر نبود علت نیست، بلکه به خاطر تجربه­ی ناقص ماست.

سوم؛ توجه به قابلیتهای بالقوه­ای که در نهاد موجودات عالم وجود دارد. با مثالی شاید این مضمون روشن تر شود، حجم بسیار بالایی از اطلاعات و امکانات داخل یک موبایلی وجود دارد که از حداقل چیز مثل امکان برقراری تماس تا چیزهای پیچیده ی دیگر داخل آن است ولی ظاهر آن یک صفحه­ روشنی است که به عنوان چراغ قوه استفاده می­شود حال برای ورود به این همه امکانات داخل آن فقط باید رمز ورود پسورد- را بلد بود تا امکانات و اطلاعات متنوع برای ما بروز و ظهور یابد.

با این نگاه معجزه همان کلید به فعلیت تبدیل نمودن قوای باطنی در موجودات عالم است که در متون دینی از آن به «اسم اعظم» الهی تعبیر می شود. پس طبق احادیث، وجود ناقه­ای در دل کوه از هزاران سال پیش و ظهور آن در زمان سوال منکران از ابراهیم هم از این سنخ و قابل باور است.

معجزه ضرورتی اثباتی یا دفاعی

اثباتی بودن معجزه یعنی اینکه پیامبران از همان روز نخست دعوت خویش را با معجزه آغاز می کنند و به محض رویارویی با مردم و ادعای منصب الهی، بایست این ادعا را اثبات کنند. در حالیکه تردیدی نیست که هیچ پیامبری از همان آغاز، دعوت خود را با معجزه همراه ننموده بلکه هنگامی که با منکران روبرو گردید و آنان به عناد و یا برای دفع شبهات خود، از وی درخواست معجزه نمودند، معجزه آورده است.

دلیل این مطلب واضح است، چه اینکه انبیاء مهمان ناخوانده ای بر فطرت بشر نیستند، دعوت آنان با فطرت اصیل انسان همراه و با عقل سلیم وی هماهنگ می باشد. نبی همان چیزی را می گوید که فطرت و عقل بشری بی درنگ و آزادنه آن را می پذیرد.

از این رو در جای جای قرآن تصریح شده که عالمان صاحب دل، بی درنگ دعوت حق را می پذیرند. و تنها کسانی که حق را مانع مطامع خود می بینند، با انبیا همراه نشده و احیانا مقابل آنها ایستاده اند. پس راه شناخت نبی منحصر به معجزه نیست. بلکه بشارت انبیای پیشین و عقل دو ابزار مهم و متقدم بر معجزه در شناخت نبی صاحب منصب الهی است. با این اساس انسانهای منتظر از راه شواهد درونی و بیرونی به نبوت نبی شهادت می دهند و آنان احتیاجی نمی بینند که معجزه ای را بنگرند و اساسا درخواست اعجاز از نبی را شایسته نمی دانند.

امام صادق(علیه السلام) در این زمینه می فرماید: «سنت الهی بر آن جاری است که هرگز حق با باطل اشتباه نگردد و هیچ حقی به صورت باطل جلوه نکند و هیچ باطلی به صورت حق نمود نکند»[3] یعنی حق همیشه جلوه گر است و جای شبهه­ای نمی گذارد. پس شناخت حق و جدا ساختن آن از باطل یک امر فطری و بدیهی است وگرنه معیاری برای جدایی حق از باطل وجود نداشت. این یک اصل است که پایه های تمامی شناختها بر آن استوار است؛ از جمله، شرایع و پیام­های آسمانی که بر دست پیامبران عرضه می شود، حقایق آشکاری است که فطرت پاک آن را پذیرا می باشد.

نتیجه

آنچه به نظر تعریف ادّقی از معجزه باشد این است که؛ معجزه رابطه ­ای است بین عبد و معبود برای تحقق عملی که نشان دهنده­ی این ارتباط باشد. بر اساس این تعریف پیامبر هرگاه با کسانی روبرو می­شد که منکر صدق ارتباط او با خالق و مقام نبوت او می­شدند برای دفاع در برار تهمت­های آنها لحظه­ای به عالم ربوبی متصل می­شد و این همان کلیدی بود – اسم اعظم- که موجب بروز رویدادی خارج از حالت متعارف مألوف اشیا می­گشت و از این ارتباط خویش با عالم وحیانی دفاع می­نمود.

 

منابع:

التمهید، علامه معرفت، ج4، ص16.

الاتقان فی علوم القرآن، مجلد2، ص116.

المیزان فی تفسیر القرآن،ج1،ص75.

شرح المقاصد، تفتازانی،ج5،ص11.

اعجاز قرآن، دکتر سید رضا مؤدب، ص 16.

البیان فی تفسیر القرآن، آیت الله خویی، ص33.

اصول عقاید2، محمدتقی مصباح یزدی،ص 189 ـ 203.
اعجاز قرآن، محمد حسین طباطبایی،  (انتشارات رجاء، چ 1، 1362)
 

پاورقیها:

[1] .سعدالدین تفتازانی،شرح المقاصد،ج5،ص11.

.[2] جلال الدین سیوطی،الاتقان،ج2،ص116.

[3] - برقی، کتاب مصابیح الظلم، ج1،ص432

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی