نگاهی اجمالی به تعریف «معجزه»
هادی رحیم زاده
مقدمه
مساله ی «اعجاز» از دیر زمان مورد بحث و نظر دانشمندان علوم الهی بوده است. علمای مسلمان نیز در این زمینه بحث ها کرده و رسالات گسـترده و جامـعی در این باره نگاشته اند. عموما سرآغاز تمام مباحث اعجاز، با ارائه معنای لغوی و اصطلاحی عجز و سپس پرداختن به مفهوم معجزه و ارائه تعاریف متعدد با عنایت به ویژگی های خاص آن بوده است. اما هدف ما از تحریر این سطور، نیم نگاهی به تعاریف بارز از واژه معجزه و اشکالات شاخص وارد بر آنها میباشد.
تعریف
فارق از مفهوم شناسی لغوی، در اصطلاح معجزه را چنین تعریف نموده اند که «معجزه کاری خارق العاده است که به دست مدعی نبوت، برای اثبات صدق مدعای خویش انجام میگیرد و همراه با درخواست هماوردی و مطابق با ادعای نبوت می باشد.»[1]
سیوطی هم با اندک تفاوتی معجزه را چنین می شناساند: «امری است خارق العاده، مقرون به تحدی و سالم از معارضه که خداوند به دست پیامبرش آن را ظاهر می کند»[2]
آیت الله خویی در تعریف معجزه می گوید: معجزه در اصطلاح آن است که مدعی منصبی از مناصب الهی کاری را انجام دهد که قوانین و نوامیس طبیعت را خرق نماید دیگران نیز از انجام آن عاجز و ناتوان باشند، ضمن آنکه، آن کار گواهی بر درستی ادعای او نیز باشد.
قدر مشترک تمام تعاریف ارائه شده دو عنصر اصلی است: خارق العاده بودن معجزه و ادله اثبات نبوت بودن معجزه، که ما برآنیم در این مجال اندک به بررسی این دو مفهوم بپردازیم.